|
شعر نو های من
شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 12:11 :: نويسنده : کوروش کبیر
گفته بودی نگرانی ... نه از این تنهایی !!!! نگران لحظاتی ، که خزان میآیی .... دست تقدیر چنین نامه ی من را بنوشت .... که بماند به غریبی ونمیرد به بهشت ... کاغذی ، یا قلمی ده که تو تصحیح کنی .... من ازاین چرک نویسی که شده تقدیرم .... سخت بیزار شدم !!!! شنبه 15 مهر 1391برچسب:, :: 12:7 :: نويسنده : کوروش کبیر
گاه و بی گاه ، ازاین پنجره های خطرم .... به سرم میزند ایندفعه ، که حتما بپرم .... بپرم ، شاید از این خانه رهایم سازند ... در میخانه ، مرا مست سرایم سازند ....
دو شنبه 10 مهر 1391برچسب:, :: 12:32 :: نويسنده : کوروش کبیر
مرا نگاه کن .... نه از دریچه ی عشق .... مرا ببین ز وسعت انسان بی پناهی که ، دلش زحادثه ای با شما گره خورده !!!! سرم هوای توراداشت ، بعد روزی که ... میان بوستان آشنایی ها ... نشست مهر تو در قلب خسته ام آنروز
چهار شنبه 5 مهر 1391برچسب:, :: 15:1 :: نويسنده : کوروش کبیر
اینجا بهشت بهانه ایست برای ظلم ... هرکس سخنی بگوید ، جهنمی ست ... وهرکس لال بماند ، بهشتیست ..... من عاشق جهنمم !!!! آتش کلامم به جان تو ... و آرامش خاکسترم برای دوست ... شنبه 1 مهر 1391برچسب:, :: 11:42 :: نويسنده : کوروش کبیر
سا عت هایی که خوابند ... مرغ عشق هایی که کلاغند ... ابرهایی که بی آبند.... و عشق هایی که طنابند ... این است جادوی دنیای معاصر ... من بر میگردم .... جای من اینجانیست .. جای من پیش درختیست که در سایه ی او .... یک کبوتر خواب است ... جای من کوچه ی تنهایی نیست ... جای من معرکه ایست ، که درآن ، عشق سخنران باشد .. جای من اینجا نیست ... جای من بستر آرام پر از شاپرک است ، که تو آنجا خوابی !!! تنم از وحشت این عصر جدید ... به خودش میلرزد ... توی رگهای تنم ... جریان دارد عشق .... جریان دارد ابر ... هرگز از وسوسه زیبایی ..... راه من گم نشده ... راه من راه کسیست ، ..................
شنبه 25 شهريور 1391برچسب:, :: 11:40 :: نويسنده : کوروش کبیر
ساده ام مثل قناری که قفس را ، همه دنیا میدید ... مثل یک ماهیه لب تشنه که یک تنگ بلور ... ... را چو دریا میدید . ساده ام مثل خودم چونکه تورا در رویا .. مثله یک ناجیه افسانه ی دلها می دید... دو شنبه 20 شهريور 1391برچسب:, :: 8:49 :: نويسنده : کوروش کبیر
پاسخ اینهمه خوبی نتوان گفت ولی ...... میتوان با دو رکعت عشق تورا راضی کرد !!!!!! یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:, :: 8:23 :: نويسنده : کوروش کبیر
باخودم میگفتم یه روزی ازش حلالیت میطلبم تا منو ببخشه ... دو روز پیش خبر اومد مرده .... داغونم کرد ... و یه حسرت بزرگ تو دلم گذاشت ... چهار شنبه 8 شهريور 1391برچسب:, :: 11:0 :: نويسنده : کوروش کبیر
درهمه عالم امکان نظری افکندم ... چند روزیست که بر چثه خود میخندم ... ای که انسانیو اینقدر به خود مغروری ... مگراین سیروفلک را تو ندیدی ..؟ کوری؟ پره از شمس و زحل ،زهره و ناهید وفلک... تو چه هستی نه به اندازه ی یک گرد الک ... اندکی کن تو تامل که دراین خلق عظیم .. تو کجائیو خدا کیست ،خداوند کریم ... ذره ای بیش نه ای ،خارتر از ذره توئی ... مصلحت نیست بگویم که چه اندازه تهی ... من همین نکته بیاد آورمت ،کبروغرور می برد بنده سرکش رو به سرمنزل گور... |
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان شعر نو های من و آدرس sherenohaieman.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان
|
|||
 |
تبادل لینک هوشمند 